کد مطلب:95526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:216

خطبه 029-در نکوهش اهل کوفه












[صفحه 72]

مسامحه در جنگ ای مردم شما كه بدنهایتان در كنار هم و اما اندیشه هایتان جدا از هم است، شما كه بدون تشكل و بدون هدف و مرام بدور هم جمع می آئید. سخنان شما سنگ خارا را به زیر پنچه پولادین خود نرم می كند. اما اعمال شما دشمن را به طمع می انگیزد كه بر شما چیره گردد. در جمع شما لاف و گزاف بسیار طنین انداز است، اما هر بار سخنی از رزم می آید فرار را برقرار ترجیح می دهید و فریاد می زنید كه ای جنگ ما را رها كن، دست از ما بدار... ای مردم كسی كه شما را به مبارزه برای عزت دنیا و نزدیكی به حق دعوت می كند و با حشمت و شوكت بسوی خود فرا می خواند، عزیز نمی دارید و قلب رنج دیده او را یاری نمی دهید و هر بار به بهانه ای می آویزید در حالی كه عذرهایتان باطل، و بهانه هایتان بی حاصل است و شما را به گمراهی می برد... انسان ناتوان و فرومایه نمی تواند دست ظلم را از سر خود دور سازد و حق خود را باز ستاند. شما كه از خانه خود دفاع نمی كنید و از امام خویش حمایتی نمی نمائید پس از كدامین خانه دفاع خواهید كرد و چه سان به جهاد خواهد رفت و چگونه بر سپاه دشمن می تازید و با كدامین پیشوا....؟ بخدا سوگند شما كسی را كه می خواست بیاری شما بر

خصم فائق آید، كسی را كه می خواست به یاری شما به پیروزی برسد شما تیری بسوی دشمن رها كند فریب داده اید و او تیر بی اثری را از كمان شكسته ای به سوی دشمن افكنده است. بخدا سوكند بدین حقیقت رسیده ام كه گفتار شما را باور ندارم و دل به یاری شما نبندم كه قول و قرار شما بی اعتبار است و به مسادت شما انتظاری نیست. چرا كه اعتقاد راسخی ندارید. اما شما را چه می شود؟ علاج شما چگونه است؟ و طبیت معالجتان كدامین طبیب است؟ این قوم كه گرد معاویه هستند شما هم مانند ایشان هستند. چه گونه است كه به آنچه می گوئید، عقیده نداری. چگونه است كه به زبان، وعده جهاد می دهید و در عمل پا در گریز دارید. آیا از سر كفران و ناسپاسی و با ناباوری در جهاد در راه خدا سستی می ورزید؟ یا حرص و طمع خود را به مال و منال بدون مبارزه بسته اید؟ برتری بدون لیاقت و استحقاق و مبارزه میسر نیست؟


صفحه 72.